Counters

Saturday, September 26, 2009

احاديث قرآن را دور ميزنند

آيا تا حالا فردي را ديده اي كه انواع كارهاي بد انجام ميده ، ريا مي كنه ، دروغ ميگه ، به خدا و پيامبر دروغ مي بنده و ... ؟ آيا چنين فردي قابل اعتماد است؟ آيا مي توان براي رفع اختلافات دين به چنين فردي رجوع كرد؟ آيا ميتوان احكام دين را از چنين فردي اخذ كرد؟ فردي كه نصفش دروغ است ، فردي كه نصفش شرك است ، چطوري ميشه به او اعتماد كرد؟ دريغ از يك كم غيرت ، يه كم مردانگي! ممكنه يكي بگه كه ما به او مراجعه مي كنيم اما راست و دروغش را از هم تفكيك مي كنيم!

احاديث قرآن را دور ميزنند. براي مثال عرض ميكنم: در قرآن خدا دستور ميده كه در دعاي خويش غير خدا را نخوانيد. حالا ببينيم حديث در اين مورد چي ميگه. حديث ميگه كه "فلاني از بهماني و او هم از مادربزرگش و او هم از جدش نقل ميكند كه پيامبر يك روز ظهر فرمود هركي در دعاهاي خويش ما را واسطه كند گناهان هفت سال اخيرش بخشيده خواهد شد." همانطور كه ميبينيد با اين حديث نزديك به دو هزار آيه قرآن دور زده ميشه و اصلا به كلي خنثي ميشه. اي دوستان اين موضوع خيلي مهمه ، بايد توجه كرد. احاديث خيلي راحت و مثل آب خوردن قرآن را دور ميزنند. نكته خيلي جالب اين جنايت هولناك اينه كه در كتب حديث نقش اصلي اين دور زدن به پيامبر داده شده است و به اين طريق كسي نميتونه چيزي بگه. اگر هم بگويي غلطه ، فورا در جواب ميگويند كه :

يعني تو پيامبرو قبول نداري!؟

شما داري پيامبرو تكذيب ميكني و بعد ميگويند كه تكذيب پيامبر = تكذيب قرآن = تكذيب دين .

يعني پيامبر فقط قرآن را گفته ، يعني پيامبر هيچ حرف ديگه اي نزده!.

پس چرا خدا دستور داده كه اطيعوالله و اطيعوالرسول

پس چرا خدا دستور به اطاعت از رسول داده؟!! پس چرا ......؟

پس ميتوان از غير خدا هم طلب كمك كرد.

همانطور كه ملاحظه كردي تمام تلاش و كوششان براي اينه كه جمله آخري را بگويند. تمام اين مقدمه چيني ها براي اينه كه اعمال فعليشان را توجيه كنند و الا حديث كيلويي چنده؟ باور كنيد با وجود احاديث سنگ رو سنگ بند نميشه. همانطور كه مسلمانان فعلي دچار تفرقه شده اند و هركدام كيسه حديث خودشان را دارند. آيا نقل چنين حديثي توهين به پيامبر است يا قبول فقط قرآن به عنوان منبع دين؟ چرا قراردادن قرآن به عنوان منبع دين توهين است به پيامبر، مگر پيامبر از ما چي خواسته؟ مگر پيامبر از ما نخواسته كه خدا را پرستش كنيم و غير از او را نخوانيم؟ آيا در حديثي كه پيامبر صراحتا به خواندن غير خدا دعوت ميكنه ، توهين به خدا نيست؟ آيا اين توهين بزرگي نيست؟ چقدر فرقه ها بوسيله همين احاديث گمراه شده اند و همين حالا هم هستند. من با يكي از دوستان يكبار بحثم شد و من طريقه نماز خواندن خودم را بهش گفتم و او هم گفت و بعد من بهش گفتم كه نماز براي ياد خداست و نبايد نام غيرخدا (حتي پيامبر) را در نماز خويش ذكر كنيد. سر همين مساله بحثمون طول كشيد و نهايتا او رفت يك حديث پيدا كرد و تحويل من داد و گفت نگاه كنيد طريقه نمازخواندن در اين حديث ذكر شده است و اگر نام پيامبر در نماز نباشد ، نمازت بطور كلي باطل است. همانطور كه ميبينيد احاديث براحتي قرآن و همه را دور ميزنند. من به اون دوستم گفتم كه خدا خودش گفته "اقم الصلوة لذكري" ، اما آن حديث باعث شد كه كل بحثمون بيفايده بشه و حتي جوري شد كه من را به دشمني به پيامبر متهم كرد و نهايتش به من گفت كه قرآن كامل نيست و فقط كلياتو گفته. اگر اون حديث نبود حرف خدا را براحتي قبول ميكرد. اگر حديث نباشد خيلي راحت ميتوان پيشرفت كرد. دو سه قرن اوليه حديث نبود به همين خاطر در آنزمانها مسلمانان از نظر علمي پيشرفت زيادي كردند و اين خود نشان ميدهد كه حديث باعث بدبختي مسلمانان شده است. خداي توانا وحي را به صورت كتاب نازل ميكند و در زمان زنده بودن رسول وحي نوشته ميشود تا كه بعدا دروغ به او بسته نشود. بنابراين پيامبر محمد پيامش را در كتابي به اسم قرآن نوشت و تحويل داد. اما بعدا عده اي پيدا شدند و گفتند كه پيامبر محمد بيشتر از اين گفته است!! آيا اين خيانت در امانت نيست!! مگر قرآن چشه كه نتونه براي ما كتاب هدايت بشه و حتما بايد يك آغابالاسر به اسم حديث پيدا كنه؟!!مگر پيامبر خودش حديثها رو نوشته؟!! دريغ از يه كم غيرت و يك كم مردانگي ! مگر اين دنيا چقدر ارزش داره !! مگر اين دنيا چقدر ارزش داره كه ما آخرتمونو به خاطر دفاع از عقيده يك عده از خدا بيخبر خراب كنيم؟!!

قرآن به تمامي سخن پيامبر محمد است و بهترين سخني است كه پيامبر محمد ميتوانسته است در طول عمرش زده باشد. هر سخن ديگري كه به او نسبت داده شود ، در جهت توجيه اعمال شرك آميز است و هيچگونه اعتباري نزد خدا ندارد. پيامبر محمد به خاطر همين سخن قرآن بود كه سه سال آواره شد. همين حالا اگر يك مسيحي از شما بپرسد كه پيامبر محمد نظرش راجع به مسيح چيست ؟ چي بهش ميگيد؟ آيا سوره مريم را براش ميگيد يا چند تا حديث كه راويان از پيامبر محمد نقل كرده اند و معلوم نيست راسته يا دروغه!! وحدان خويش را قاضي كنيم و دست از لجبازي برداريم و به سوي خدا برگرديم . تا دير نشده به فكر خويش باشيد. طريقه انجام نماز و ارث از طريق حديث همه اش بهانه است. اين بهانه ها كهنه شده است. خداي يكتا را سپاسگذاريم كه كتاب قرآن را براي ما گذاشته است و ما را تنها در بيابان احاديث دروغين نگذاشته است.